او به طرف برادر شهید که در سنگر دیگری بود می رود تا اسلحه اش را بردارد و از آن بر علیه دشمن استفاده کند که در این میان هدف گلوله های مهاجمین مزدور جنگلی واقع شده و به فوز عظیم شهادت نائل می گردد |
شهید رسولی در سال ۱۳۳۸ در یک خانواده مذهبی از روستای رودبار شهرستان آمل به دنیا آمد . تا کلاس ششم ابتدایی درس خواند ، اما به علت تنهایی پدر و نداشتن امکانات مالی بکار کشاورزی مشغول شد . بعد از چند سال به آموزش رانندگی اشتغال پیدا کرد تا اینکه توانست برای خود یک دستگاه ماشین وانت برای امرار معاش خانواده خریداری کند . همزمان با جوشش جریان انقلاب خونبار اسلامی با امت حزب الله برای برپایی حکومت جمهوری اسلامی تلاش فراوان کرد و بعد از پیروزی نور بر ظلمت به عضویت انجمن اسلامی و بسیج مستضعفین محل سکونت در آمده و شروع به فعالیت نمود . خصوصا زمانی که برادران حزب الله مورد هجوم گروهک های خود فروخته قرار می گرفتند ، شهید در صحنه حضور فعال داشته و خار چشم ضد انقلاب در منطقه بود .
معمولا برای همکاری بیشتر از روستا به شهر می رفت و در نگهبانی و گشت زنی محل شرکت می کرد . صبح روز درگیری در مزرعه مشغول به کار بود و از جریان اطلاعی نداشت . وقتی برای ظهر به منزل آمد خبر را می شنود و روی پله ی منزل خود شهادتین را گفته و سوار ماشین شده و به طرف شهر روانه می گردد .
در شهر جهت ساختن سنگر خود را به جلوی بیمارستان ۱۷ شهریور رسانده و مشغول ساختن سنگر بود که مشاهده می کند ، یکی از برادران پاسدار کمیته شهید می شود . او به طرف برادر شهید که در سنگر دیگری بود می رود تا اسلحه اش را بردارد و از آن بر علیه دشمن استفاده کند که در این میان هدف گلوله های مهاجمین مزدور جنگلی واقع شده و به فوز عظیم شهادت نائل می گردد .
روانش شاد و راهش پر رهرو باد .