او معتقد بود که نباید هیچگاه تن به ذلت داد و نیز معتقد بود که باید با خونمان درخت انقلاب اسلامی را آبیاری کنیم . بر این اساس وارد میدان نبرد با دشمنان خدا گشت و عاشقانه و خالصانه با مزدوران آمریکایی جنگید تا در این راه نیز جانش را فدا نمود |
شهید حسینی در سال ۱۳۳۹ در روستای بی نمط آمل به دنیا آمد . در سن ۷ سالگی وارد مدرسه شد و تا دوم نظری درس خواند و بعد ترک تحصیل نمود . در تمام مدت زندگی اش برای اسلام فداکاری کرد تا سرانجام به سبب علاقه به اسلام و حفظ دستاورد های انقلاب اسلامی وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردید . وی مسئول کتابخانه و انجمن اسلامی بی نمط و همچنین از اعضای فعال سازمان فدائیان اسلام در آمل بود . هنگامی که از آمل به روستا آمد مجالس مذهبی تشکیل داد و مردم را آگاه و ارشاد کرده و وظایفشان را برای حفاظت انقلاب اسلامی بیان می کرد .
شهید حسینی که در مکتب حسینی تربیت یافته و واقعا درسی را که امام بزرگوارش به او تعلیم داده بود فرا گرفته بود . او معتقد بود که نباید هیچگاه تن به ذلت داد و نیز معتقد بود که باید با خونمان درخت انقلاب اسلامی را آبیاری کنیم . بر این اساس وارد میدان نبرد با دشمنان خدا گشت و عاشقانه و خالصانه با مزدوران آمریکایی جنگید تا در این راه نیز جانش را فدا نمود . روح پر فتوحش به ملکوت اعلاست و نامش زنده است همچنان که نام امام حسین ( ع ) زنده است . او زنده است تا تاریخ زنده است .
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا .
از مومنین مردانی هستند که صادقانه به آنچه با خدای خویش عهد بستند وفا کردند پس برخی از آنان شربت شهادت نوشیدند و برخی دیگر در انتظارند و تغییر رای نداده اند . ما از آن خداییم و بازگشتمان به سوی اوست . پس چه بهتر که این مسیر را در راه او طی کنیم تا خداودن راضی باشد .
با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و این فرزند شجاع فاطمه زهرا ( س ) و بر پدر و مادر عزیزم که من را به راه خدا هدایت کردند و مرا به سوی او روانه کردند . سلام بر مردم سلحشور و شهید پرور ایران که فرزندان خویش را به راه اسلام فدا کردند و خود همیشه در صحنه هستند و گوش به حرف رهبر انقلاب و بیباکانه در مقابل دشمنان اسلام ایستاده و هیچگونه بهانه ای ندارند .
پدر و مادر عزیزم وصیت نامه خود را در یکی از سنگرهای جبهه مریوان در حال مبارزه با کافران بعثی و ضد انقلابیون داخلی کشور می نویسم . من با میل و رغبت داوطلبانه به این جهاد مقدس آمده ام تا پوزه ی این ابر جنایتکاران را به خاک بمالیم و حق مظلومام گیتی را از ظالمان بگیریم .
ما دنباله نهضت امام حسین ( ع ) را گرفته و با روش آن حضرت پیش می رویم و همه عالم می دانند که دشمنان انقلاب ما روش یزید و معاویه را پیش گرفتند و در مقابل حسین زمان، امام خمینی ایستاده اند . اما گویا این عالمان به گفته قرآن مجید ( صم بکم عمی فهم لا یرجعون ) هستند و اصلا نمی خواهند فرصت فکر کردن را به خود بدهند تا حق را از باطل تمیز دهند . ای خدا تو از تمام اندرون قلبم آگاهی که از روی صدق و صفا سخن می گویم و همه تلاشم برای گرفتن حق مستضعف از مستکبر و دفاع از اسلام در مقابل کفر است وگر نه در مدت یک سال ۳ مرتبه به جبهه جنگ نمی آمدم تا طلب شهادت کنم . پس جانم و خونم را فقط فدای تو می کنم چون ما متعلق به تو هستیم و پیش پدر و مادر خود یک امانت سپرده شده ایم . خدایا این تویی که به ما نیرو می دهی که مانند آهو از این کوه به آن کوه بالا می رویم تا دشمن نادان و دست نشاندگان شرق و غرب یارای نفوذ در خاک کشور اسلامی را نداشته باشد . همان کشوری که علی ( ع ) درباره اش می فرماید « به خدا روزگاری بیاید که ایرانیان چنان برای احیای اسلام راستین بر سر شما ملت عرب کافر بکوبند که دمار از روزگارتان در بیاورند » ای کوردلان چرا شما نمی خواهید دینی را یاری دهید که از سرزمین شما برخاسته است و انوار زرینش بر افکار عالم پرتو افشانی نموده است لاکن شما مانند خفاشان از نور آن گریزانید و قدر آن را نمی دانید .
من سخنی با برادران و خواهرانم دارم . بر شماست این انقلاب را یاری کنید گوش به حرف رهبر انقلاب باشید . در مقابل منافقان و کافران ایستاده و آنها را فرصت اغتشاش ندهید . در مقابل سختی های انقلاب استقامت و پافشاری کنید چون خدا صابران در راه خود را دوست می دارد و راه شهیدان را ادامه دهید . نگذارید این خون با عظمت شهدا پایمال گردد و همیشه به یاد خدا باشید چون یاد خدا دلها را آرامش می بخشد و از تمام خانواده ام می خواهم گریه برایم نکنید . اگر گریه ای می خواهید بکنید برای امام حسین ( ع ) بکنید . در ضمن پدر عزیزم حقوقی از طرف من به شما می رسد یک قسم آن را برای صرف خرج زندگی خودتان کنید و نصف آن را به دو قسمت کنید یک قسم آن را برای سخنرانی استادان بزرگ که برای ارشاد به روستای ما می آورید ، به هر اندازه ای که می توانید کمک به کتابخانه اسلامی کنید و کتاب خوبی برای کتابخانه بیاورید . قسمت دوم در اختیار خودت باشد و در هر راه اسلامی خرج می کنید بکنید . خودتان ان شاء الله بهتر می دانید در چه راهی خرج کنید .
والسلام
شهدا شرمنده ایم …